دیشب مامان و بابا زنگ زدند: آیدا می تونی بیای رو اسکایپ؟
_ بله، می تونم اما دخترک خوابه ها!
: آهان، پس هیچی، خداحافظ!
بعله دیگه اینجوریاست
عزیزمممم
کلا نو که بیاد به بازار ...من شنیدم نوه از بچه خود طرف هم شیرین تر و عزیز تره
واییییییییییی آیدا آخه دلشون واسه نوشون تنگ شده خب چیکار کنن:*:*:*
سلام.خواهر بزرگه و بابا زنگ میزنن به خواهروسطی و میگن میخوایم با دیباچه حرف بزنیم!!!ولی مامان ومن دلمون نمیاد و فقط با خواهرم حرف میزنیم.(دیباچه یک سال وپنج ماهشه)
ای جان چه مامان بزرگ بابا بزرگ صادقی اصلا وقتت راالکی نمیگیرن به بهانه شما نوه جونشون راببینن وقتی نوه خوابه باشماهم کاری ندارن م
بعله دیگه اینجوریاست
کلا نو که بیاد به بازار ...
من شنیدم نوه از بچه خود طرف هم شیرین تر و عزیز تره
واییییییییییی آیدا آخه دلشون واسه نوشون تنگ شده خب چیکار کنن:*:*:*
سلام.
خواهر بزرگه و بابا زنگ میزنن به خواهروسطی و میگن میخوایم با دیباچه حرف بزنیم!!!
ولی مامان ومن دلمون نمیاد و فقط با خواهرم حرف میزنیم.
(دیباچه یک سال وپنج ماهشه)
ای جان چه مامان بزرگ بابا بزرگ صادقی اصلا وقتت راالکی نمیگیرن به بهانه شما نوه جونشون راببینن وقتی نوه خوابه باشماهم کاری ندارن م