در حال حاضر دغدغه های من با مال بقیه یکم فرق می کنه. حساب و کتاب زندگیم از حالت قبلیش در اومده . مثلن یکی از مهم ترین حساب و کتاب هام در باره اینه که کی پوشک دخترک رو عوض کنم بهتره که هم از خواب نپرونمش هم اذیت نشه و نسوزه. بعد همین دغدعه کلن درگیرم می کنه. یعنی کلی از کارهای زندگیم برای هماهنگ کردن این مسئله، زمان بندی شون تغییر می کنه. البته کلن دغدغه مهمیه. شما در نظر داشته باشید که موفق شدید که دخترک تون رو به اون درجه برسونید که چشم هاش نرم نرم داره می ره رو هم اون موقعه دخترک کاکا می کنه _همون دستشویی شماره دو_ اون وقته که هر چقدر هم با خودتون بجنگید نمی تونید خودتون رو از عوض کردن پوشکش منصرف کنید و عوضش می کنید و خواب از چشم نی نی تون چنان می گریزه که نگو و نپرس. هیچ کسی هم توی دنیا از این موضوع خبر دار نمیشه حتی همسرتون توی اتاق بغلی. اما همین موضوع قسمت مهمی از تفکرات و دغدغه های من رو در بر می گیره.
یا این که کی شیر بخوره که وقتی تو ماشینیم شیر نخوره؟ همین مسئله، باعث می شه کلی تو ترتیب انجام کارهام تغییر بدم.
کلن دغدغه هام یا از جنس پوشک دخترکه_ اونم مهمه که پوشک خیس باشه یا نه_ یا شیر خوردن یا در مواقع بیداری دخترک چه بازی هایی باهاش بکنم یا چطور حموم ببرمش یا چطور بخوابونمش ئه.
حالا هم موندم چطور بهش پستونک بدم. از روش آب قند زدن به پستونک گریزونم. دوست ندارم احتمال دیابتی شدن دخترم رو بالا ببرم. برای همین کلی وقت و انرژی دارم می زارم تا از روش جذاب کردن پستونک استفاده کنم که موفق نبوده تا حالا. البته آقای خونه پیشنهاداتی از قبیل پستونک رو با کش ببند دور دهنش یا چسب بزن سر پستونک هم ارائه داده که خب جای بحث نداشته ولی هر دومون متفق القول یم سر این مسئله که اگه کسی از نزدیکانمان بچه ای دنیا آورد با یه پستونک بریم بیمارستان عیادتش و همون اول پستونک رو فرو کنیم تو دهن نوزاد و خلاص! والا به خدا هدیه از این بهتر برای هیچ پدر و مادری سراغ نداریم.
الان منم ناراحتم که موراکامی این بار هم نوبل رو از دست داد. اما خب مسئله مهمم اینه که چه کنم که دخترک پستونک رو بگیره؟ می بینید زندگی چطور تغییرمی کنه؟ کافیه به همین موراکامی یه نوزاد بدهند و بگویند بیا این مسئولیتش با تو. خودش دغدغه نوبل از یادش میره. یا بشار اسد رو مسئول از پوشک گرفتن یه کودک سه ساله بکنن یا به نماینده های سنای آمریکا بگن هر کی تونست به سه تا بچه چهار ماهه پستونک بده یا خواب شون رو تنظیم کنه حق رای علیه ایران رو داره، دیگه هیچ دعوای بین المللی بوجود نمیاد. والا. بی خود دغدغه های این مردم سخت شده.
پ.ن: اگه متنم سر و ته نداره، به روشی از نوشتن برمی گرده که توش در طول چند ساعت با وقفه های طولانی یک متنی رو بچه به بغل تایپ کنید. این روش هنوز توی نوبل بگیران ادبیات مورد استفاده قرار نگرفته و مهجور واقع شده.
سلام عزیزم فکر کنم دختر من و شما هم سن باشن مهرتای من 23 خرداد دنیا اومد چون شاغل هستم و بعد از مرخصی باید برم سر کار از 14 روزگی به شیر خشک و شیشه عادتش دادم و خیالم جمع بود حالا که شیشه رو قبول کرده پس پستونک هم میخوره ولی امان از بچه های این دوره از دو ماهگی یا شایدم زودتر شروع کردم ولی به هیچ وجه قبول نمیکنه دقیقا منم دغدغهام از جنس شماست و کاملا میفهممت دیگه از فکر پستونک دادنش منصرف شدم وقتی عکس بچه های فامیل رو با پستونک میبینم حسرت میخورم
سلام
دقیقن همسن اند.
مبارک باشه.
منم فکر می کردم چون شیشه رو قبول کرده پستونک رو هم می گیره.
سلام آیدا جون.
در مورد پستونک دادن من تجربه خودمو میگم که تا به حال چندنفری نتیجه گرفتن اما فقط زمان بره و خسته کننده اما چاره یی نیست.
بشین روبه روی بچه و پستونک رو بزار دهنش انگشتت رو پشت پستونک نگه دار هروقت انداخت بیرون دوباره بزار داخل دهانش این یه پروسه طولانی و زمانبره اما جواب میده.
سلام پریسا جان
همین روش رو بکار می برم امیدوارم جواب بده.
عزیزمی که انقد قشنگ می نویسی
ممنون که ما رو هم شریک می کنی
قربون دغدغه ی خوشگلت برم :)
عجب خوب دلگرمی می دی، پری گل جان:)
آیدا جان خواهرزاده منم با همه تلاش های پدر و مادرش هیچوقت پستونک نخورد. فکر کنم دختر شما هم این جوری باشه.
:(
بچه گناه داره پستونک چیه آخه
؟
آیدا جان، حالا چه اصرارى دارى که بهش پستونک بدى؟ پستونک اصلا براى بچه خوب نیست، هم باعث میشه فکش از حالت طبیعى خارج بشه، هم اینکه دارى به یه چیز غیر ضرورى وابسته اش میکنى که بعدا کلى باید مصیبت بکشى که از پستونک بگیریش. اتفاقا خوش شانسى که قبول نمیکنه، خودش باید یاد بگیره که بدون پستونک خوردن آروم باشه. من هیچوقت به دخترم ندادم، اصلا هم پشیمون نیستم.
نظرهای زیادی درباره پستونک هست منم نظر چندتا دندان پزشک رو پرسیدم و بهم گفتن مشکلی نداره دادن پستونک برای دندان ها و فک .
چقدر خوب که دخترت بدون پستونک راحت بوده اما دخترک من راحت نیست.
سلام
روش خانم پریسا، برای نوه ی خاله ی من که جواب داد، اونم اول پستونک نمی گرفت و مصیبت! اما با اون روش خب گرفت بالاخره :-)
روش کش و چسب! :-)))))
:))
آیدا جان چرا اصلا میخوای بهش پستونک بدی؟
واسه اینکه هروقت شیر خواست گول بخوره بچه؟؟
عزیزم این ظلم رو در حق بچه نکن. بعد هم تو نوجوونیش باید بره دندونا رو ارتودنسی کنه هااا
شما که سرت تو مطالعه است چند تا مقاله بخون راجع به این موضوع عزیزم.
ادبیات عجیبی دارید.
راجع به این موضوع کلی مشورت گرفتم.
سلام آیدا جان
قدم نورسیده مبارک.من پیشنهادی دارم که با توجه به تجربه خودم عنوان میکنم .
من شاغل هستم و وقتی دخترم به دنیا آمد در رابطه با پستونک خیلی تحقیق کردم. با یک فوق تخصص گوارش اطفال هم صحبت کردم. از نظر متخصصین پستونک منع شده . بنابراین کلا بیخیالش شدم.
اما هرکسی شرایط خاص خودش رو داره. امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیری . لینک زیر هم در همین رابطه است، اگر دوست داشتی بخون.
http://madarestan.blogsky.com/1390/10/12/post-85/
سلام رضوان جان
من از چند تا دکتر و دندانپزشک سوال کردم. دوتا از این دکترها به تازگی بچه دار شدند و خودشون به بچه هاشون پستونک دادند و توصیه جدی به دادند پستونک دارند.
من اما دوست دارم بدم چون دخترک از من به عنوان پستونک استفاده می کنه و این خیلی سخت شده برای من.
ممنون که گفتی
دیر دادی اخه
باید همون روز اول که از بیمارستان اومدی میکردی تو حلقش بچه رو
ما روز دوم شروع کردیم به دادن
البته الان میگن ندین ک بهداشتی نیست افت میزنه و این چرت و پرتا ولی من دادم تا یکسال بعدشم کلاغ کلشو کند و برد
آره نمی دونستم دیر دادن این مشکلات رو همراه داره
واقعا این حساسیتها برای همه هست واقعا بچه اول خیلی سخته
سعی کن بزاریش تو تختش بالا سرش یه چرخونکی کوک کنی اونو نگاه کنه و بخابه بهترین راهه
از راه بردی و گذاشتن رو ی پا بپرهیز
از گذاشتن آویز بالای سر بچه می ترسم.
آیدا جان دختر من هم با کمک مامانم پستونک رو گرفت من براش از این ارتودنسی ها گرفته بودم که اونا رو کلا سه متر اونور تر تف میکرد ولی به توصیه بزرگتر ها پستونک سرگرد رو امتحان کردم البته به همون روش دوستمون که پستونک رو نگه میداشتیم و اگه می انداخت بیرون دوباره میگذاشتیم دهانش تا عادت کرد و من بدون پستونک بیرون نرفتم و خوب از زیادی شیر خوردن و بالا اوردن شیر اضافی تقریبا جلوگیری کرد. مطمئنم موفق میشی.
البته دختر من خودکار از هشت ماهگی دیگه پستونک نگرفت و منم چون از جداکردنش از پستونک واهمه داشتم دیگه اصراری نکردم.
منم وقتی مامانم بود خیلی بیشتر این روش رو امتحان می کرد.صبرش از من بیشتر بود. حیف مرخصی ش تموم شد.
الان دقیقا میدونم چی میگی.با گوشت و پوست و استخون...
الان هم پسرک تو بغلم داره شیر میخوره و ول کن ماجذا نیست و من بعداز ظهر یه مهمون دارم که باهاش کلی رو در وایسی دارم و خونه پر از لباسا و چیز میزای پسرکه...
به هیچ کارم نرسیدم و پسرک هم نه قصد خواب داره نه قصد جدایی از من....
...
یه سوال اساسی برام به وجود اومد که چرا تصمیم داری به دخترک پستونک بدی ایدا جان؟نظر شخصی من اینه که زمانی که بچه ها می تونن خودشون پستونک رو اززمین بردارن وبذارن دهنشون ،بدترین منبع الودگی هست.بچه ها حتی توی خیابون هم این کارو انجام می دن.دوسال بعدهم یه دغدغه جدید پیدا می شه که حالا چطور بایدپستونک وازشون گرفت؟
برای دوستان دیگه نوشتم. چون دخترک از من به عنوان پستونک استفاده می کنه.
راجع به پوشک که، به نظر من تمیز بودن بچه از خوابشم مهم تره. چون ممکنه آلودگی از راه مجاری تناسلی بهش آسیب برسونه. به ویژه دخترا! البته پسر ما هر وقت کاکا می کرد اونقدر جیغ و هوار و گریه سر میداد که همه نزدیکان می دونستن آقا الان کاری کرده که بدش اومده و نمی تونه بخوابه.
راجع به پستونکم باید بگم واقعا پستونک یه کمکه به مامان، اصن یه آرام بخشه واسه بچه. ما از همون دو روزگی به پسرمون دادیم و اونم کلی استقبال کرد. اما برای بچه هایی که پستونک نمی گیرن یه راه دیگه ام هست
پستونک هایی که ما می دیم به بچه ها یه لایه شفافه که جنسش سیلیکونه. بعضی از بچه ها نرمی زیاد سیلیکون رو دوست ندارن. بهتره که پستونکی که جنسش لاتکسه (latex) رو امتحان کنی. رنگش مث یه لاستیک کدر قهوه ای روشنه.
این کار رو دوتا از دوقلوهای فامیل انجام دادن جواب داده. البته خیلی کوچولوتر از گلنار بودن. امیدوارم گلنار هم خوشش بیاد.
من مارک چیکو رو دیدم که داره از این جنس. اونم امتحان کن ایشالا که میخوره.
برای منم الان بازی کردن و ساعت غذا و پیچ و مهرۀ شل شدۀ شکم کونوسچه از پایان نامه مهم تر شده
ای جونم کونوسچه تمییز:))
مرسی که گفتی، پستونکش مارکو چیکو ئه حالا باید بررسی کنم ببینم لاتکسه یا نه.
سلام
نینی منم یک ماهشه ولی اصلا پستونک نمیگیره.خیلی خسته کنندس.
مبارکه آذر جان
پسر منم از من به عنوان پستانک استفاده می کرد، خیلی سخت بود، هر کار کردم پستانک هم نگرفت انواع مدلهای مختلف رو هم امتحان کردم. ولی از وقتی غذا خور شد راحت شدم.
آخی. نازی بزرگ شده پسرک:)
عزیزم در مورد اصل پستونک دادن به بچه باید بگم که منم تحقیق کردم و شوهرخواهرم هم دندون پزشکه ایشون گفتن پستونک ضرری برا فک نداره البته تا قبل از سه سالگی اما نباید شبها مدام تو دهن بچه بمونه چون باعث پوسیدگی دندون میشه
دکتر اطفال فندق هم گفت تا قبل از دو ماهگی به بچه نباید پستونک داد پس شما کار درستی کردی
تجربه یک سال و چندماهگی مادر بودن به من دو تا چیز یاد داد یکی اینکه بعضی بچه ها رو هرکارشون بکنی پستونک نمیگیرن که امیدوارم گلنار اینجور نباشه و دومی اینکه من برا فندق بعد از سیر خوردن و سیر شدنش یواشکی پستونک میذاشتم دهنش و یکی هم هروقت مینداخت بیرون میذاشتم دهنش البته بارها و بارها اینکار رو کردم..
من این کارم امتحان کردم اما نگرفت.
فکر کنم اون اصل بارها و بارها مهم تر باشه.
یه جا خوندم پستونک برا بچه ها مفیده و از خفگی و رفلکس بچه ها تو خواب جلوگیری میکنه
من هم دوس نداشتم پسرم پستونک بخوره.اما خب الان دارم تمام تلاشمو میکنم تا قبولش کنه.
چون به قول خودت از من به عنوان پستونک استفاده میکنه و این بیشت باعث رفلکس و خفگیش میشه...
نظرات درباره پستونک مختلفه و هر کسی بسته به تجربه ش یه سمت رو می گیره.
راستی آنا رو پیدا کردی بالاخره؟
سلام آیدا جان
ای جااااانم مامان شدن همینه دیگه عزیزم ، کل دغدغه های زندگی میشه راحتی و آسایش این فرشته های دوست داشتنی
آیدا جان اگه خدا بخواد من دو هفته دیگه نی نی ام بدنیا میاد .میخواستم بدونم شما از کی به گلنار جون شیشه دادین ؟ چون فکر کنم شیشه هم اگه دیر بهشون بدیم مثل پستونک مشکل ساز میشه
از شیر خشک هم استفاده می کنید ؟
مبارکه نسرین عزیز
چه عالی
برات یه زایمان راحت و سلامت رو آرزو می کنم.
از سه چهار روزگی. چون مامانم اصرار داشت که شیر من کمه که نبود البته. اما وقتی بار اولته و بقیه مدام بهت گیر میدن آخرش تسلیم میشی.
اما الان شیشه نمی خوره. یعنی شیر خودم رو می خوره و چون کسی هم نیست که دخترک رو پیشش بذارم دیگه از شیر خشک دادن هم خبری نیست. چندتا شیر خشک آخر رو فقط باز کردیم و بعد سه هفته هم متاسفانه ریختیم دیر. خیلی اصراف شد.
:)