دخترک با من شوخی دارد. تمام دیشب بیدار نگه م داشته و توی بغلم خوب خوابیده است. از صبح هر وقت خواستم بخوابم و سرم رو بالش گذاشته ام نق زده و مرا مجبور کرده که بغلش کنم. اما وقت هایی که گذاشتمش زمین و شروع کردم به ظرف شستن و مرتب کردن خونه، مثل یک فرشته تخت تخت خوابیده.
مامانم اعتقاد داره بچه ها به غذا خوردن و خوابیدن مامان هاششون حساس اند.
این جور که معلومه صاحب یک دخترک حساس شدم!
ی عکس بده ببنیم
مامانت راست میگه ایدا جون تازه هر چقدر بزرگتر بشن دایره حساسیتشون بزرگتر هم میشه که شامل.کتاب خوندن ورزش.رقص.گوش دادن به موزیک.ارایش کردن وکلی چیزای دیگه میشه که این حساسیتها با گریه و بغل کردن پاهای مادر همراهه.و عملا اجازه هیچ کاری به مادر نمیده اما بگو میخوام واست کیک درست کنم میره دیگا انقدر نمیاد نگرانش میشی.
عزیز دله، عزیز دله. فدای حساسیتاش
سلام سلام
.
خدا حفظش کنه این فرشته کوچولو رو
سلام ایدا جان. باز هم تبریک برای دیدن فرشته کوچولوت. ابشالا به سلامتی و شادی این روزا رو سپری کنید. این فرشته شما خیلی مامان مهربونی داره که این همه مواظبشه
عزیزمممممممممممم ان فندق جیگر طلای کوچولو رو از طرف من دستاش رو ببوس
ببوس دخترک رو
راستی آیدا جان چند روز بعد سزارین خودت میتونستی کارات رو انجام بدی؟
موفق باشید مامان مهربون
انشالله از 3 ماهگی به بعد اوضاع بهتر میشه اولش خیلی سخته من هم صاحب یه پسرک حساس بودم و دقیقا درکت میکنم خنده دار اینکه پسر ما با صدای آب راحت میخوابید از کنار خونه ما هم رودخونه رد میشد منم یه صندلی گذاشته بودم از صبح تا بعد از ظهر تو تراس بودم
قدم گل دختر مبارک مامان آیدا
روزای قشنگیه بهترین ها رو برای خانوداه سه نفریتون آرزومیکنم
وای خدا حفظش کنه از تک تک لحظات سختی و بیخوابیت لذت ببر و بدن ظریفش رو با همه وجود بو کن و نرم تو بغل بگیر که داری یه معجزه رو تجربه میکنی.
به دنیا اومدن گل انار، شکوفه هلو، شیرین شیرینا و ... ر. بهت تبریک میگم آیدای عزیز.
خونه نو هم مبارک
مامانت درست می گه!!!
سلام ایدا جان
من خاموش بودم الان روشن شدم !
نینی من هم تا مدتها - شاید ۵ ماه رو من میخوابید
خیلی هم کار خوبی به نظر من
واسه آرامش هر دو مون خیلی خوب بود